«تو پروژه نبودی. تو بوم سفید بودی. و من فقط داشتم نقاشی می‌کشیدم.»

 

نمایشنامه: The Shape of Things(شکل چیزها) – نیل لابیت
نقش: اِوِلین

 

دیالوگ پیشین

«عشق، همون لحظه‌ایه که چیزی رو از دست می‌دی و هنوزم حاضری عاشق بمونی.»

 

نمایشنامه: Sea Wall(دیوار دریایی) – سایمون استیونز
نقش: الکس

 

دیالوگ پیشین

«من تو رو با همه‌ی خرابی‌هات می‌خواستم. نه با این امید که درستت کنم، بلکه که بفهمم کی درستت کرده بود این‌طور خراب.»

 

نمایشنامه: Fool for Love(گول عشق) – سم شپرد
نقش: می

 

دیالوگ پیشین

«ما شاید دو نقطه‌ی دور از هم باشیم، اما عشق، ریل قطاری‌ست که همیشه ما رو بهم می‌رسونه.»

 

نمایشنامه: Last Train to Nibroc(قطاری به نیبروک (اصالت)) – آرینه هاتون
نقش: می

 

دیالوگ پیشین

«من عاشقتم نه به‌خاطر اون چیزی که می‌خوای باشی، بلکه چون کنارم هستی وقتی خودم هم نمی‌دونم کی‌ام.»

 

نمایشنامه: The Pride (غرور) – الکسی کای کمپبل
نقش: الیور

 

دیالوگ پیشین